اخبار داغ

دانا گزارش می دهد؛

نقدی بر فیلم بی بدن؛ تجسمی از پرونده‌های جنایی در سینما

نقدی بر فیلم بی بدن؛ تجسمی از پرونده‌های جنایی در سینما
فیلم سینمایی بی بدن ‌به دلیل موضوع و محتوای اجتماعی و جنجالی خود با رضایت 80 درصد مخاطبین مواجه شده و بعد از فیلم طنز تمساح خونی رتبه دوم پرفروش ترین های گیشه سینما در بهار 1403 را به خود اختصاص داده است.

 به گزارش خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ برای همه ما نام غزاله و آرمان آشناست و به احتمال فراوان جزءیات پرونده پیچیده قتل غزاله به گوشمان رسیده، پرونده ای که در دهه 90 با حاشیه های فراوانی همراه بود تا جایی که پای بی بی سی فارسی هم به این ماجرا باز شد و در نهایت با قصاص آرمان برای همیشه بسته شد.

ماجرایی که سوژه اصلی یکی از پر مخاطب و پر فروش ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران شده به طوری که در مدت 1 ماه، 28 میلیارد تومان فروش داشته و بعد از فیلم طنز تمساح خونی رتبه دوم پرفروش ترین های گیشه سینما در بهار 1403 را به  خود اختصاص داده و با رضایت 80درصد مخاطبین مواجه شده است.

فیلمی که به کارگردانی مرتضی علیزده و تهیه کنندگی سیدمصطفی احمدی در سال ۱۴۰۲ ساخته و در جشنواره فجر البته علی رغم بازی های خوب و استاندارد و فیلمنامه جذاب اجتماعی، مورد بی مهری داوران جشنواره قرار گرفت.

بی بدن، داستان قتل دختری به نام ارغوان توسط دوستش سهیل و ناپدید شدن جسد او را به تصویر می کشد و همچنین تلاش خانواده قاتل برای نجات فرزنداشان از اعدام. قصه ای جنجالی که البته کارگردان فیلم ‌شباهت آن را با پرونده آرمان و غزاله نپذیرفته و ادعا کرده که فیلمنامه این فیلم برداشتی از چندین پرونده جنایی است.

از نظر منتقدین سینما مهمترین نقطه قوت «بی بدن» داستان و قصه درام اجتماعی آن است که کارگردان با رعایت ساختار و اصول فیلمسازی در انتقال فضای ملتهب قصه به مخاطب موفق عمل کرده است. فیلم با سکانس به دار آویختن سهیل به جرم قتل ارغوان آغاز می شود و همین سکانس شروع خوب و طوفانی را برای تحریک مخاطب به دنبال کردن داستان رقم میزند. سکانس شروع فیلم و نمایش اعدامش، نفسگیر است.

بی بدن فیلمی اجتماعی است. نگاه و رویکرد مشخصی به آسیب های اجتماعی دارد آسیب های ناشی از تربیت غلط والدین و ارتباط نا امن فرزندان با خانواده، را به دقت بیان می کند، آنجا که ناتوانی دختر از برقراری رابطه امن و بدون نگرانی با پدرش را به تصویر می کشد و نشان میدهد دختر سعی می کند به خاطر همین حس نا امنی از زیر سایه پدر درآید و پنهانی دست به کارهایی با عواقب سنگین تر بزند و در خانواده قاتل، می بینیم که پسر زیر سایه پدر است و پدر با حمایت بی جا و سرپوش گذاشتن روی اشتباه فرزندش که منجر به فرجام بدی می شود.

بی بدن همچنین، به صورت مستقیم تاثیر فضای مجازی در جامعه و رواج ارتباط بدون چارچوب دختر، پسر و تبعات ناشی از آن را در دل قصه صریح بیان میکند.

فیلم به وضوح مسئله اعدام کردن یا نکردن قاتل، بخشیدن یا نبخشیدن محکوم به اعدام و دشواری‌های صدور حکم قطعی در مورد قتل و البته شیوه مواجهه خانواده و بستگان محکوم به قتل و مقتول را هدف گرفته است.

بازی های درخشان در بی بدن

در فیلم بی بدن بازیگرانی از جمله الناز شاکر دوست و سروش صحت در نقش مادر و پدر ارغوان(مقتول)، گلاره عباسی و پژمان جمشیدی در نقش پدر سهیل (قاتل)به ایفای نقش پرداخته اند.  مرتضی علیزاده به عنوان کارگردان با کمک گرفتن از چهره های شاخص توانسته این قصه پر غصه را به خوبی به تصویر بکشد، البته بازی قابل توجه بازیگران به خصوص بازی الناز شاکردوست به عنوان مادر مقتول در انتقال این حس به مخاطب بسیار موثر بوده است. به گفته منتقدین الناز شاکردوست در این نقش تلاش کرده تا یکی از بهترین بازی های خود را تحویل مخاطب دهد به خصوص در سکانس مربوط به دادگاه، شاکر دوست یکی از درخشان ترین بازی های عمر حرفه ای خود را ارائه کرده است.

 همچنین منتقدین برجسته‌ترین بازی فیلم بی بدن را بازی نوید پورفرج در نقش بازپرس دانستند، بازیگری که با بازی در فیلم مغزهای کوچک زنگ زده نامش به عنوان یک استعداد خوب در سینمای ایران معرفی شده بود. این بازیگر با بازی در آثار مهمی چون زالاوا و مغز استخوان ثابت کرد یکی از بازیگران درجه یک آینده سینمای ماست و بازی او در فیلم بی بدن می‌تواند به نقطه عطف کارنامه کاری پورفرج تبدیل شود.

نقطه ضعف بی بدن

یکی از مهمترین نکاتی که در مورد بی بدن باید به آن توجه کرد این است که بار اصلی فیلم بر دوش بازیگر نهاده شده و این بازیگرها هستند که سعی می کنند تمام انرژی‌شان را در صحنه خرج کنند. عدم رعایت همسان‌سازی بین بازیگری و شخصیت‌پردازی توسط کارگردان، توازن صحنه را بهم ریخته و  اینکه عقبه درست از کارکترها به ویژه دو کاراکتر پدر با بازی  سروش صحت و پژمان جمشیدی و کاراکتر مادر قاتل با بازی گلاره عباسی بدون عقبه و پس زمینه هستند باعث مجهول بودن این کاراکترها در ذهن مخاطب شده و آنچنان که انتظار می رود به لایه های زیرین زندگی آنها پرداخته نشده است.

به اشتراک گذاری این مطلب!

ارسال دیدگاه